داستان جالب مرد نابینا و نادرشاه در حرم امام رضا
نادرشاه افشار اومده بود حرم امام رضا(ع)، بیرون حرم نابینایی می نشست و گدایی میکرد. مرد نابینا یهو سر و صدایی شنید که یه جمعیتی داره میاد، خوشحال شد که میتونه یه پولی از این ها بگیره، متوجه شد نادرشاه داره میاد، یه مقدار ترسید، چون نادرشاه خیلی به ابهت و قاطعیت معروف بود… ……. «اَللّهمَ صَلّّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ محمد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم»